قوانین تغییر Tone در زبان چینی

آموزشگاه زبان ایران آکسفورد به قوانین تغییر Tone در زبان چینی اشاره می کند که می توانید برای استفاده در کلاس ها و شناخت بهتر زبان چینی از آنها استفاده کنید. پس با ما همراه باشید تا به خوبی Tone در زبان چینی را بشناسید.

chinese language tone
chinese language tone

تسلط بر آهنگ های کلام یکی از چالش برانگیزترین کارها برای زبان آموزان زبان چینی است. تا حد زیادی به این دلیل است که آهنگ های کلام قسمت اساسی تلفظ هستند، اما در عین حال چیزی است که گویی به هجاها افزوده شده و برای بیشتر خارجی ها کاملاً بیگانه است.

من نمی توانم کار زیادی در این رابطه انجام دهم (به جز تاکید روی این مساله که آهنگ های کلام اختیاری نیستند)، اما می توانم در رابطه با توضیحات گمراه کننده و گیج کننده درباره ی اینکه آهنگ های کلام چه طور با هم در تعامل هستند اقدامی کنم.

آموزشِ چگونگیِ ماهیگیری و سرو ماهی برای شام به شما

من به طور معمول در Hacking Chinese به جای اینکه در واقع زبان را مستقیماً به شما آموزش دهم روی چگونگیِ یادگیری تمرکز می کنم. اگر به یک شخص ماهی دهید او را برای یک روز سیر می کنید: ماهیگیری را به او آموزش دهید آن وقت همیشه او را سیر کرده اید.

دلیلش این است که مردم زیادی از قبل هستند که زبان را آموزش می دهند و خیلی خوب از پس این کار بر می آیند، اما مردم کمی هستند که درباره ی چگونگی یادگیری صحبت می کنند. با این حال، من وقتی احساس می کنم که احتیاج مبرمی برای شفافیت مسائل وجود دارد استثنا قائل می شوم.

بهترین مثال تا به امروز مقاله ی من درباره ی این موضوع است که آهنگ های کلام سوم چه طور کار می کنند، و این یکی از معروف ترین مقالات سایت است. احتمالاً دلیلش این است که بیشتر کتاب ها و معلمان قادر نیستند چگونگی کارکرد آن را توضیح دهند و شاگردان باید خودشان این را متوجه شوند.

قوانین اجباری و اختیاریِ تغییرِ Tone در زبان چینی

من در این مقاله درباره ی آهنگ های کلام وتغییرات Tone در زبان چینی صحبت می کنم، که منبع رایج دیگری برای گیج شدن است. یادگیری تئوری در مورد تغییرات اساسیِ Tone واقعاً راحت است؛ تسلط بر آنها در عمل می تواند سال ها طول بکشد. اگر یک توضیح یا دستورالعمل غلط شما را در مسیر اشتباهی قرار دهد (برای مثال همان طور که من وقتی Tone سوم را یاد گرفتم این حالت صدق می کرد)، احتمالاً شاگرد هرگز درستش را متوجه نخواهد شد.

قسمتی از گیج شدن از این واقعیت نشات می گیرد که بعضی از معلمان و کتاب ها قوانین اضافه ای را بیان می کنند که در واقع بیشتر از این که به شاگردان کمک کند آنها را گیج می کند. بنابراین، من در این پست قوانین تغییر Tone را به دو طبقه بندی تقسیم کرده ام: اجباری و اختیاری.

  • قوانین اجباری تغییر Tone آنهایی هستند که شما باید موقع صحبت به زبان چینی به کار بگیرید، در غیر این صورت چیزها را به غلط تلفظ خواهید کرد و ریسک سوءبرداشت افزایش می یابد. اینها قوانینی هستند که همه ی گویشوران بومی همیشه دنبالشان می کنند، اما ما خارجی ها با آنها درگیر هستیم. یک مثال خوب قانونی است که می گوید Tone سوم که جلوی Tone سوم دیگری است به Tone بالارونده تغییر می کند، مانند你好 (nǐhǎo).
  • قوانین اختیاری تغییر Tone آنهایی هستند که گویشوران بومی اغلب به کار می گیرند، اما مطلقاً ضروری نیستند. اگر شما آنها را دنبال نکنید، صحبتتان کمی غیر طبیعی به نظر می رسد، اما واقعاً غلط نخواهد بود. به علاوه، این مورد هم وجود دارد که این تغییرات معمولاً نتیجه ی سریع تر صحبت کردن باشند، پس همچنانکه یک شاگرد سلیس تر می شود، احتمالش بیشتر است که به طور خودکار و بدون تمرکز مستقیم روی آنها متوجه تغییرات شود. اگر شما در زبان چینی در حد پایه سلیس باشید، حتی اگر هرگز چنین قانونی را نشنیده باشید احتمالاً آنها را به عنوان Tone کامل تلفظ نمی کنید.

وقتی شما خلاصه ی زیر را می خوانید، این تقسیم را در ذهن داشته باشید. اگر شما تازه در حال یادگیری زبان زبان چینی هستید، فقط باید به قوانین اجباری تغییر Tone اهمیت دهید؛ شما می توانید بقیه را با اطمینان نادیده بگیرید. من به یاد دارم وقتی گاهی درباره ی قوانین تغییر Tone افزوده شده چیزهایی را می شنیدم که هرگز نشنیده بودم وحشت می کردم.

قوانین اجباری تغییر Tone

قوانین تغییر Tone که شما باید یاد بگیرید آن قدرها هم زیاد و پیچیده نیستند. اما شما باید کاملاً آنها را یاد بگیرید. اگر شما این کار را نکنید قول می دهم که بعداً پشیمان خواهید شد.

وقتی من می گویم آنها را یاد بگیرید، منظورم این نیست که قادر به حفظ کردن قوانین باشید، منظورم این است که قادر باشید هر دفعه حداقل لغات دو هجایی را به درست ترین شکل بگویید اما ترجیحاً در جملات هم همین طور باشید اگرچه این معمولاً خودش به طور طبیعی حاصل می شود.

  1. تغییرات Tone سوم – قبل از Tone اول، دوم یا چهارم، Tone سوم به عنوان یک Tone با صدای زیر و افتان تلفظ می شود. قبل از Tone سوم دیگر، اولین Tone سوم به Tone دوم تغییر می کند. Tone سوم به شکل تکی یا موقع قرار گرفتن تکیه معمولاً به عنوان یک Tone افتان-خیزان تلفظ می شود.
  2. تغییرات Tone yī)  – وقتی一 به شکل تکی بیاید یا وقتی به عنوان یک عدد ترتیبی استفاده شود به عنوان Tone اول تلفظ می شود. در موقعیت های دیگر، وقتی قبل از Tone چهارم بیاید، به عنوان Tone دوم تلفظ می شود. وقتی قبل از هر چیزی به غیر از Tone چهارم بیاید، به عنوان Tone چهارم تلفظ می شود. برای جزئیات بیشتر به اینجا رجوع کنید.
  3. تغییرات Tone (bù) – این کاراکتر مشابهِ一 (yī) عمل می کند، به جز اینکه اصلاً تلفظِ Tone اول را ندارد. پس، تلفظِ پایه Tone چهارم است، اما اگر Tone بعدی هم Tone چهارم باشد،不 به Tone دوم تغییر پیدا می کند. برای جزئیات بیشتر به اینجا رجوع کنید.
  4. Tone خنثی – این مشابهِ بقیه ی موقعیت ها نیست، اما احتمالاً این را هم شامل می کنم. Tone خنثی (نوشته شده بدون نشانه ی Tone) Tone مختص خود را ندارد؛ کاملاً از هجای قبلی مشتق شده است. در مجموع نسبت به انتهای Tone قبلی صدای کمی پایین تری دارد، به غیر از حالتی که بعد از Tone سوم بیاید که در آن صورت به Toneی با صدای بالا تبدیل می شود. برای جزئیات بیشتر به اینجا رجوع کنید.

اگر کتاب و/یا معلمتان این را به شما نگفته باشد، باید کتاب و/یا معلم خود را عوض کنید. این قوانین بسیار پایه هستند و شما باید کاملاً آنها را یاد بگیرید. حالا، اجازه دهید به طرف حیطه ای برویم که من فکر می کنم بیشتر خواننده ها احتمالاً از آن آگاه نیستند.

قوانین اختیاری تغییر Tone

جدای از قوانین اجباری تغییر Tone، شما گاهی با تعدادی از قوانین تغییر Tone دیگر روبه رو می شوید که اغلب برای آهنگ های کلام دوم و چهارم کاربرد دارند. همان طور که در مقدمه گفتم لازم نیست که شما اینها را مطالعه کنید و یاد بگیرید! در حالیکه اطلاع داشتن درباره شان خوب است، شما باید آنها را برای الان نادیده بگیرید مگر اینکه علاقه ی مخصوصی به تلفظ یا آوا شناسی داشته باشید. من آنها را در اینجا شامل کردم چون سوالاتی درباره شان دریافت کردم و احتمال دارد که بعضی از شما اصلاً درباره شان آگاهی نداشته باشید.

در اینجا تعدادی مثال آورده شده است (مثال های خیلی بیشتری وجود دارد). من در این مثال ها از اعداد استفاده کردم تا اوج Tone را نشان دهم: ۱ به معنای پایین و ۵ به معنای بالا است:

  • وقتی یک Tone چهارم بعد از Tone چهارم دیگری آورده می شود، اولی معمولاً با افتانِ کاملی از بالا به پایین (۵۱) تلفظ نمی شود، بلکه از اوجِ Tone بالا به متوسط (۵۳) می رود. برای مثال، dòngwù باید dòng (51) wù (۵۱) باشد، اما اغلب به dòng (53) wù (۵۱) تبدیل می شود.
  • وقتی چند Tone دوم به ترتیب ظاهر می شوند، وسطی (و گاهی اگر صحبت خیلی سریع باشد همین طور اولی) به Tone بالا تبدیل می شود. برای مثال، اسم من باید líng (35) yún (35) lóng (35) باشد، اما به líng (35) yún (55) lóng (35) تبدیل می شود.
  • وقتی Tone دوم بین Tone اول و چیزی دیگر قرار می گیرد، Tone دوم به Tone اول تبدیل می شود. برای مثال، xīyángshēn اغلب به شکل xīyāngshēn تلفظ می شود و yīniánjí به yīniānjí  تبدیل می شود

در اینجا مساله این است که این تغییرات کاملاً طبیعی هستند و در حالیکه من نمی توانم با تحقیقی تجربی از این پشتیبانی کنم شرط می بندم که اگر ما گروه بزرگی از شاگردان را جمع می کردیم و از آنها می خواستیم تا یک یا دو سال کامل زبان زبان چینی را مطالعه کنند، و هرگز این قوانین اختیاری را نمی گفتیم، آنها همچنان بدون اینکه واقعاً تلاشی کنند و احتمالاً بدون متوجه شدن این قوانین را دنبال می کردند.