سطوح مهارت در یک زبان خارجی
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد در این مقاله می خواهد به مطلبی اشاره کند که می تواند سطوح مهارت در یک زبان خارجی را برایتان روشن تر کند.
با سطوح مهارت در یک زبان خارجی بیشتر آشنا شوید
اول از همه بیایید به کلمهی «فصاحت» fluency نگاهی بیندازیم. فصاحت کمی شبیه کلمات «خوب» یا «به خوبی» است. اگر بگویید در زبانی فصیح هستید در واقع به این معناست که در آن زبان خیلی روان هستید. اگر بگویید زبانی را خوب صحبت میکنم به این معناست که آن را خوب صحبت میکنید. اگر بگویید آن زبان را خیلی خوب صحبت میکنم یا در آن خیلی روان هستم، در واقع به معنای چیزی کمتر از فصاحت است. حتی ممکن است بگویید در زبانی نسبتاً روان هستم. این حرف در ذهن من کمتر از فصیح بودن است.
میدانیم که سختی در انگلیسی تقریباً رتبهی هفتم است، رتبهی هشتم و بزرگترین فاکتور در درجهی سختی هر محتوایی، سطح واژگانی است. شما میتوانید جملات پیچیده و ساختارهای پیچیده داشته باشید اما من فکر می کنم که تفاوت اصلی، مخصوصاً وقتی دربارهی سطوح مختلف شیوایی (در کلام) صحبت میکنیم، اینست که چه تعداد لغات کمتر تکرار شده به کار رفتهاند. در صورتی که خود را فصیح بنامید، لازم نیست که بتوانید ادبیات مبهم یا مقالههای علمی بخوانید. البته بهرحال باید بتوانید روزنامه را بخوانید و برای انجام این کار باید حداقل از واژگان شخصی در رتبهی هفتم برخوردار باشید. این تعداد عادلانهای از لغات است: باید بین ۷۰۰۰ تا ۱۰٫۰۰۰ لغت در انگلیسی باشد.
البته اگر دربارهی سطوح مهارت در یک زبان خارجی یا سطوح فصاحت Fluency صحبت میکنیم، پس همچنین فکر میکنم که بزرگترین نمایشگر، تعداد لغاتی است که میدانید. پس اگر خیلی سلیس هستید، منظورم اینست که اگر در سطح دانشگاهی هستید، قرار است لغات خیلی بیشتری نسبت به کسی که صرفاً در سطح سوم میتواند بخواند، داشته باشید. حالا میتوانید بگویید که شخص ممکن است با یک دایرهی واژگانی محدود، فصیح باشد، اما چنانچه فرد بالغی هستید و صرفاً میتوانید با کودکان ارتباط برقرار کنید، از نظر من کمتر از Fluent هستید. اگر فقط میتوانید دربارهی آب و هوا و چیزهای خیلی پایهای صحبت کنید، حتی اگر آنها را به روانی کافی انجام میدهید، به نظر ما سلیس نیستید.