چگونه بر ترس از یادگیری زبان غلبه کنید
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد می داند بسیاری از شما زبان آموزان از آموزش زبان می ترسید. اما اینکه چگونه بر ترس از یادگیری زبان غلبه کنید نکته ای است که امروز به آن تاکید می کنیم.
پس چگونه بر ترس از یادگیری زبان غلبه کنید :
ترس
افراد خیلی کمی هستند که بدون هیچ ترسی به سراغ صحبت کردن زبانی جدید میروند. ترس از اشتباه کردن و در نتیجه مسخره جلوه دادن خودمان یکی از ترسهای متداولتر است که روند بسیاری از زبانآموزان را کُند میکند. در حقیقت یکی از فاکتورهای اصلی است که جلوی افراد زیادی را میگیرد که آن را یاد بگیرند، چراکه اصلاً فرصت استفاده از آن را پیدا نخواهند کرد. پس اگر شما کسی هستید که میبینید، ترسهایتان شما را عقب نگاه میدارد، این مقاله را بخوانید و ببینید که آیا چیزی در آن وجود دارد که برای غلبه بر آنها یاد بگیرید، تا بتوانید در صحبت به زبانی که دارید یاد میگیرید، با اعتماد به نفستر و موفقتر شوید.
ترس تفاوتی قابل ملاحظه بین یادگیری زبان اولمان و زبانهای بعدی است. در آغاز زمان یادگیری، ترسهایمان تأثیر به مراتب کمتری بر یادگیریمان دارند و از یادگیری هیچ کس جلوگیری نمیکنند. آن زمانی که غرورمان را بیشتر میکنیم است که مشکلات شروع به ظاهر شدن میکنند.
واقعیت اینست که همهی ما ترس و حتی کمی تشویش خواهیم داشت. حتی معروفترین و بیباکترین افراد- جولیوس سزار تا نلسون ماندلا تا اوپرا وینفِری تا استیو جابز همه اقرار به داشتن ترس کردند. یکی از بزرگترین ترسهایی که به نظر میرسد اغلب مردم داشته باشند، ترس از صحبت در جمع است. من شاهد یکسری تحقیقات بودم که گزارش میکردند مردم از صحبت در جمع بیش از مرگ، هراس دارند! ترسهای زیادی وجود دارد که مردم میتوانند دربارهی خودشان و عملکردشان داشته باشند. در پایین به چند مورد اشاره میکنیم:
- ترس از اشتباه کردن
- ترس از شکست
- ترس از به اندازهی کافی خوب نبودن
- ترس از ناتوان بودن در محقق کردن
- ترس از اینکه بقیه به شما بخندند
- ترس از تغییر
- ترس از ناشناختهها
- ترس از موفقیت
بعضی افراد فقط طوری یاد میگیرند با آنها کنار بیایند که پیشرفتشان را متوقف نکند. دیگران احتمال دارد در طول زندگی خود با آنها درگیر باشند. شما احتمالاً از روبه رو شدن با آنها فرار میکنید با این حال به محض اینکه شروع به یادگیری زبانی میکنید، مواجه شدن با بعضی ترسها که قبلاً از رویارویی با آنها دوری کردید، اجتناب ناپذیر است.
یکی از دلایلی که چرا بسیاری از افراد مطالعهی زبانها را دوست دارند، به معنای رسمی آن، این است که شانس کمتری برای خجالت زده کردن خود در مقابل افراد دیگر وجود دارد. ما تمارین را انجام میدهیم و اشتباهاتی میکنیم، و همه در راحتی فضای خودمان انجام میشود، نه در مقابل دیگران. افراد احتمال دارد با باوری بیهوده مشابه این کار را کنند که اگر آنها به اندازهی کافی سخت مطالعه کنند یک جورایی تمام آن تلاش به طور معجزه آسایی به مهارتهای اسپیکینگ تبدیل میشود. ما نمیگوییم که این امکان پذیر نیست… اما بسیار به آن شک داریم. انسان ها چنان موجودات شگفت انگیزی هستند که هیچ چیز برای آن ها غیر محتمل شمرده نمی شود! (همان طور که گفته می شود، درستی به دلایلی خوب عجیب تر از تخیل است.)
Speaking ، چالشهای مختلفی عرضه میکند. به نظر میرسد که صحبت به زبانی جدید، هویتمان را برملا میکند؛ چراکه چیزی بین آنچه هستیم و آنچه دیگران میبینند وجود ندارد. در زبان اول ممکن است از زبان برای پنهان کردن هویتمان استفاده کنیم (منظور این نیست که اینکار ایدهی خوبی باشد!!) وقتی زبان دوم میآموزید، این کار در ابتدا واقعاً ممکن نیست و بعداً حتی مشکلتر هم میشود. ما فاش میشویم، با همهی ایرادهایمان، چون مهارتهای زبانی برای هیچ کار دیگر را نداریم.
شما در شرایط محیط زبان خارجی میتوانید به نوعی از رویارویی با ترسها اجتناب کنید. با اینحال وقتی به کشوری با زبانی دیگر مهاجرت میکنید، واکنشهای مرتبط با موفق نبودن در یادگیری یک زبان میتواند عظیم باشد. این نه تنها میتواند احساس ارزشی را که برای خود قائل هستید تحت تأثیر قرار دهد بلکه همچنین میتواند بر روابط و خانوادهیتان اثر بگذراد، حالا دیگر حرفی از واکنشهای شغل احتمالی و مسائل اقتصادی نمیزنیم. پس غلبه بر این ترسها اگر میخواهید زندگی سرشاری در کشور انتخابیتان داشته باشید، حائز اهمیت بسیار هستند.
چه طور با ترس رو به رو شویم
اولین چیز برای انجام دادن این است که ترسهای خود را قبول کنید. این احتمالاً راحت به نظر میرسد، اما اگر زمان زیادی را صرف تلاش برای اجتناب از آنها کرده باشیم، این طور نیست. بدون آن پذیرش، یاد گرفتن کنار آمدن با آن ها بسیار سختتر می شود. ما میتوانیم ترسهای خود را با ایجاد باورهایی که فقط به منزلهی پوشش هستند، بپوشانیم. به محض این که آن کار را کردیم، تمام موضوع تیره می شود و باید آن را از ابهام در بیاوریم.
ترس را به عنوان بهای به جلو پیش رفتن بپذیرید. فراخواندن هر چه که شما را تشویق میکند می تواند به جلو پیش برود. ممکن است غیرممکن به نظر برسد. احتمال دارد که پایتان یارای بلند شدن از زمین را نداشته باشد و دستانتان یخ کرده باشد اما با گامی به جلو برداشتن و، برای مثال، آغاز مکالمه، شما به خود نشان می دهید که انجام شدنی است. البته یک دفعه کافی نیست. اگر شما مقاومت کنید، خواهید دید که راحتتر می شود. ترس ها به آرامی کنار میروند و هر دفعه شما یک گام به جلو می روید، و به روش های زیادی خود را قوی می کنید.
با رویارویی یک ترس بیشتر مجهز خواهید بود تا وقتی میبینید که ترسها دیوارهایی نفوذ ناپذیر نیستند با وحشتهای دیگر دست و پنجه نرم کنید و بدانید که تنها موانعی هستند که باید بر آنها فائق شوید.
پس اگر ترس، فرآیند یادگیریتان در زبانها را با کندی مواجه میکند یا باعث میشود که بخواهید از آن دست بکشید، به ترس به عنوان بخش تغییرناپذیری از شخصیتتان نگاه نکنید. امکانپذیر است که تأثیرش را کاهش دهید، بسیار این کار را کردهاند. صرفاً تصدیق کنید که باید با آن کنار بیایید. به محض اینکه این تصمیم را بگیرید و به دنبال کار لازم بروید، از دیدن چیزهایی که شدنی هستند، شگفت زده خواهید شد.