معرفی کردن خود به زبان آلمانی

۱۵ روش برای معرفی کردن خودتان در آلمانی

 اکنون زمان آن رسیده است که به جهان آلمانی زبانان، خودی نشان دهید و بتوانید معرفی کردن خود به زبان آلمانی را انجام دهید. بدون مقدمه، این‌جا ۱۵ جمله ساده را آورده‌ایم که می‌توانید از آن‌ها برای معرفی کردن خود به بقیه استفاده کنید. ممکن است شما در یک مصاحبه زبان آلمانی و یا در حال مکالمه ساده با یک آلمانی زبان باشید و بخواهید کمی از خودتان بگویید. امروز سعی می کنیم به متداول ترین روش های معرفی کردن خودتان در زبان آلمانی اشاره کنیم که با کمک آنها می توانید به راحتی در موقعیت های مختلف بیشتر در مورد خودتان صحبت کنید.

… Mein Name ist (اسم من….. است.)

Mein Name ist

این بهترین جمله برای شروع یادگیری زبان آلمانی است؛ زیرا نه تنها اکثر مکالمات معمولا با این جمله شروع می‌شوند، بلکه بسیار به معادل انگلیسی‌اش شبیه است. البته، به این خیال که چون شکل نوشتاری آن با معادل انگلیسی یعنی name is یکسان است، پس تلفظ آن‌ها نیز یکسان است گول نخورید. در واقع “اسم” به آلمانی  دو هجا دارد؛ تقریبا چیزی شبیه به این: Nah-muh

فیلم آموزش نحوه معرفی کردن در آلمانی

قبل از دیدن اصطلاحات دیگه و تلفظشون حتما این ویدیو آموزش نحوه معرفی کردن خودتون در زبان آلمانی هم ببینید.

معرفی کردن خود به زبان آلمانی

Mir geht’s gut (من‌ خوبم)

Mir geht’s gut

اگرچه آلمانی‌ها، به اندازه انگلیسی‌زبانان از مکالمات کوتاه استفاده نمی‌کنند، با این حال وقتی می‌خواهند از شما بپرسند که چطورید، می‌گویند: Wie geht’s؟  یا اگر بخواهیم با رسمیت بیشتری بپرسیم (Wie geht es Ihnen?)

 معمولا شما در جواب این سوال، پاسخ می‌دهید: “همه‌چیز خوب پیش می‌رود” . تعجب نکنید اگر یک آلمانی پاسخ طولانی‌تری برای این سوال داشته باشد! در حالی که در آمریکا  “How are you?”(حال شما چطور است؟) تقریباً معادل  سلام کردن است، آلمانی‌ها گاهی اوقات این سوال را جدی‌تر می‌گیرند و با جزئیات بیشتری ( مثلا در مورد کمردرد یا مشکلات جسمی خود) پاسخ می‌دهند.

پیشنهاد می کنیم برای معرفی کردن خود به زبان آلمانی به بهترین شکل، حتما مطلب سلام و احوالپرسی زبان آلمانی را ببینید


Ich komme aus (من اهل… هستم.)

Ich komme aus

می‌توانید از این عبارت کوتاه و مفید برای گفتن محل تولد خود استفاده کنید.  برای اینکه کارتان را‌ راحت‌تر کنیم، این‌جا معادل آلمانی چند کشور انگلیسی زبان را آورده‌ایم:

  • Irland (ایرلند)
  • Grossbritannien (بریتانیای کبیر)
  • Australien (استرالیا)
  • den Vereinigten Staaten (ایالات متحده آمریکا)

توجه: Aus  همیشه حالت مفعولی می‌گیرد. به همین دلیل است که باید در این عبارت “den Vereinigten Staaten استفاده شود، نه”die Vereinigten Staaten .

Aus  یکی از آن حروف اضافه‌ای است که بسته به موقعیت می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد. بنابراین اگر در جملات دیگر “خاموش”، “خارج” یا چیز دیگری ترجمه شود، تعجب نکنید.


 … Ich wohne in (من در… زندگی می‌کنم.)

Ich wohne in

 اینجا می‌توانید جای خالی را با Wohnort  یا همان محل زندگی خود پر کنید؛ که فرقی نمی‌کند شهر یا کشور را ذکر کنید.

 ترفند روزمره: اگر در حال صحبت کردن با شخص مشکوک و عجیب و غریب باشید، می‌توانید به دروغ یک چیزی سر هم کنید و محل زندگی واقعی خود را به او نگویید.


Ich bin ledig. ( من مجرد هستم.)

Ich bin ledig

مگر غیر از این است که دیگران زبان آلمانی را یاد می‌گیرند تا با افراد آلمانی آشنا شوند؟  این جمله کوتاه هم برای زمانی که می‌خواهید خیال دختر یا پسر جذابی که در مهمانی می‌بینید را بابت مجرد بودن خود راحت کنید، به کارتان می‌آید و هم برای زمانی که در اسناد و مدارک اداری از وضعیت تأهل شما پرسیده شود (که ماشاءالله آلمان به کاغذبازی‌ معروف است) .

  کسانی که متاهل هستند، باید از Ich bin verheiratet (من متاهل هستم) استفاده کنند.


Meine Handynummer ist… (شماره تلفن من…. است.)

Meine Handynummer ist

 بد نیست این جمله را برای زمانی که به نظر برسد طرف مقابل از مجرد بودن شما خوشحال است، به خاطر داشته باشید. احتمالا با توجه به این عبارت متوجه شده باشید که در آلمان به تلفن همراه Handy  گفته می شود! شاید دلیلش این باشد که می‌توانید آن را همیشه و همه‌جا  در دست بگیرید.


Ich studiere… (من در رشته… تحصیل می‌کنم)

Ich studiere

بدون شک آلمانی‌ها دوست دارند بدانند که شما چه کار مفیدی در زندگی خود انجام می‌دهید. توجه داشته باشید که این جمله فقط برای گفتن رشته یا حوزه فعالیت شما استفاده می‌شود، نه آن چیزی که می‌خواهید در آینده پیش‌رو برای آن آماده‌ شوید. (برای اطلاعات بیشتر در این مورد، به شماره ۱۵ مراجعه کنید).

 چند مثال برای نحوه پر کردن جای خالی:

 Geschichte (تاریخ)،Jure(حقوق)، Zahnmedizin(دندانپزشکی)، Volkswirtschaftslehre (اقتصاد).


Ich bin ~ von Beruf. (کار من…. است)

Ich bin ~ von Beruf

جمله‌ی “کار من ___ است”، راه مناسبی برای این است که به افراد بومی اطمینان دهید شما یک فرد  بی‌کار که از پول دولت استفاده می کند، نیستید.

 از آنجا که تمرین زبان مهم‌تر از گفتن حقیقت است، می‌توانید به دلخواه یکی از یکی از موارد زیر را انتخاب کنید: Maurer/Maurerin (کارگر مرد/کارگر زن)، Krankenpfleger/Krankenschwester (پرستار مرد/پرستار زن)، Lehrer/Lehrerin (معلم مرد/معلم زن ) یا Tischler/Tischlerin (نجار مرد/نجار زن).

 توجه داشته باشید که در زبان آلمانی معمولاً برای گفتن شغل از حرف تعریف استفاده نمی شود. مثلا باید بگویید:”من وکیل هستم” نه “من یک وکیل هستم”.


…Ich mag (من … را دوست دارم.)

Ich mag

این یک جمله ساده و پرکاربرد است که می‌توان همیشه و همه‌جا از آن استفاده کرد.

  Ich mag Pizza (من پیتزا دوست دارم).  Ich mag das Wochenende (من تعطیلات آخرهفته را دوست دارم).  Ich mag das Wetter (من این آب و هوا را دوست دارم.) Ich mag David Hasselhof (من David Hasselhof[خواننده و بازیگر] را دوست دارم).

یک فرد زرنگ می‌تواند همیشه به پیشرفت خود در زبان آلمانی ادامه دهد…

 توجه: “Mag  ” در واقع mahk” ” تلفظ می شود؛ زیراg” ” در انتهای کلمه، صدای k” ” می‌دهد.


Ich hasse… (من از… بدم می‌آید.)

Ich hasse

این جمله را به افراد منفی و ضدحال تقدیم می‌کنیم:

 Ich hasse Gemüse (من از سبزیجات متنفرم).  Ich hasse den Regen  (من از باران متنفرم.) Ich hasse schlechte Filme.(من از فیلم های بد متنفرم.)


Meine Hobbys sind… (سرگرمی های من…است)

Meine Hobbys sind

احتمالا کلمه Hobbys  جوری به نظر برسد که یک آلمانی با لهجه‌ی بدِ انگلیسی سعی می‌کند کلمه hobbies(علایق،سرگرمی‌ها) را تلفظ کند؛ اما خب از جهتی دیگر این شباهت حفظ کردن آن‌ را آسان‌تر می‌کند. افراد عاشق ِ خوش‌گذرانی، رقص و شنا به ترتیب ممکن است همچین چیزی بگویند: Meine Hobbys sind reisen، tanzen und schwimmen.  (سرگرمی های من مسافرت، رقص و شنا است.)


Ich habe ~ Geschwister. (من…. خواهر و برادر دارم.)

Ich habe ~ Geschwister

این سوال رایجی است که معمولاً وقتی دو نفر دنبال راهی برای ادامه گفتگو هستند مطرح می‌شود. شما نیز می‌توانید همین سوال را از دیگران بپرسید: Wie viele Geschwister hast du؟  (شما چند تا خواهر و برادر دارید؟)


Ich bin ~ Jahre alt. (من… ساله هستم.)

Ich bin ~ Jahre alt

اینکه بخواهید سن واقعی خود را بگویید یا نه مهم نیست؛ فقط باید این را به خاطر داشته باشید که ترتیب اعداد آلمانی با انگلیسی متفاوت است. مثال: بیست و شش به آلمانی sechsundzwanzig  یا “شش و بیست” ترجمه می‌شود. این قاعده از عدد بیست به بعد شروع می‌شود (دقیقا همان سنی که در آن زندگی پیچیده‌تر می‌شود).


 Mein Lieblings ~ ist… (ء… مورد علاقه من … است)

Mein Lieblings ~ ist

زبان آلمانی به ترکیب کردن چند اسم و ساختن یک کلمه از آن معروف است. مثال: برای اشاره به اینکه فیلم موردعلاقه شما “The Notebook” است، می‌گویید: Mein Lieblingsfilm ist “The Notebook. توجه کنید که چگونه “فیلم مورد علاقه” به یک اسم یک کلمه‌ای تبدیل شد.

 با دانستن این موضوع، می‌توانید در مورد غذای موردعلاقه، Lieblingsessen)  )، ورزش موردعلاقه Lieblingssport) ) یا نویسنده موردعلاقه خود Lieblingsautor) ) صحبت کنید.


Ich lerne Deutsch. ( من المانی یاد می‌گیرم)

Ich lerne Deutsch.

این جمله نه تنها بیانگر یک حقیقت تاثیرگزار در مورد شما است ، بلکه راه مناسبی برای این است که از طرف مقابل اجازه بگیرید که جملاتی که در این مقاله یاد گرفتید را با او تمرین کنید. توضیح دادن اینکه شما در حال یاد زبان آلمانی هستید باعث می‌شود بسیاری از اشتباهات دستوری شما نادیده گرفته شود. از آن‌جایی که گاهی از این فعل برای مرور مطالب قدیمی نیز استفاده می‌شود، گاهی معنی “مطالعه کردن” را نیز می‌دهد.