آیا یادگیری زبان برای هر شخص متفاوت است؟

آموزشگاه زبان ایران آکسفورد معتقد است دو نوع دیدگاه کلی در بین زبانشناسان  در مورد سوال آیا یادگیری زبان برای هر شخص متفاوت است؟ وجود دارد : برخی معتقدند زبان آموزان همگی به یک روش می آموزند و برخی معتقدند که هر زبان آموز ساختار متفاوتی را در یادگیری زبان دارند. امروز به بررسی یکی از این گروه ها می پردازیم که در یکی از سایت های معتبر آموزش زبان نقل شده بوده است. ( در این مقاله ” ما ” نظر این گروه تحقیقی می باشد و نظریه آموزشگاه زبان ایران آکسفورد نمی باشد ).

آیا یادگیری زبان برای هر شخص متفاوت است؟
آیا یادگیری زبان برای هر شخص متفاوت است؟

اما آیا یادگیری زبان برای هر شخص متفاوت است؟

پروفسوری در یکجای ایالات متحده در این باره نوشته است، خودش هم موافق این مسئله است و آن را نشان داده است. به نظر ما یک روند است. آن‌چه که درست است اینست که یادگیرندگان مختلف، علایق مختلفی نیز دارند. انواع مختلف یادگیرندگان با چیزهای مختلف نیز به انگیزه می‌رسند و لذا آنچه که ما باید در دستورالعمل زبانی انجام دهیم، پیدا کردن اینست که چگونه می‌توانیم آزمایش کنیم (این چیزیست که ما در ویدئوی قبلی‌ام به آن اشاره کردیم). چه نوع پروفایلی یا فرآیند آزمونی می‌توانیم داشته باشیم که مشخص کند نقاط محرک کجا هستند. چه چیزهایی هستند که یادگیرنده‌ی A را در مقابل یادگیرنده‌ی B و یادگیرنده‌ی C تحریک می‌کنند؟ شاید با توجه به اینکه چه چیزی جذبشان می‌کند یا چه چیزی به آن‌ها انگیزه می‌دهد، یادگیرندگان مختلفی وجود دارد. شاید راه‌هایی وجود دارد که توسطشان می‌توانیم بفهمیم این چیزهای کداماد و لذا بتوانیم یادگیرندگان را از انگیزه برخوردار کنیم. ما فکر می‌کنم که این چالش است.

ما فکر نمی‌کنیم که مسئله بیشتر راجع به «آیا راه‌های مختلفی هستند که مغز آدم‌های مختلف برای یادگیری به نحوی متفاوت عمل می‌کنند»، چرا که معتقدیم اساساً یکسان است. آن‌طور که متوجه شده‌ایم، مغز اساساً باید به محرکی که دریافت می‌کند عادت کند و در خارج از بی‌نظمی این محرک باید الگویی بسازد. ما یک لحظه هم مدل دستور زبان جهانی چامسکی را باور نمی‌کنیم، یک لحظه هم آن را باور نمی‌کنیم. ما فکر می‌کنیم که ما به نحوی طبیعی و از طریق گوش دادن به عنوان یک کودک و شنیدن زبان، شروع به ایجاد مدل‌ها می‌کنیم، بر روی چیزها برچسب می‌گذاریم و سپس اقدام به استخراج معنی از آن می‌نماییم. مشابه روشی است که با همه‌ی پدیده‌های دیگری که در زندگی با آن‌ها روبرو می‌شویم برخورد می‌کنیم. مغز باید کمی نظم به این پروسه بدهد؛ وگرنه هربار که با آن موقعیت روبرو شوند جدید است و لذا باید قانون بسازند، آن‌ها قوانین خود را می‌سازند.

ما فکر می‌کنیم مغز همه‌ی ما به یک روش کار می‌کند؛ با اینحال به یکسری دلایل علایق مختلفی داریم. بعضی از مردم ورزش دوست دارند. برخی از مردم موسیقی دوست دارند.