راز یادگیری یک زبان: مثل یک کودک فکر کنید
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد یک راز مهم در آموزش زبان را افشا می کند. راز یادگیری یک زبان: مثل یک کودک فکر کنید می باشد. اگر می گویید چرا؟ پس به این مطلب توجه کنید.
اما راز یادگیری یک زبان: مثل یک کودک فکر کنید یعنی چه؟
راز یادگیری یک زبان: مثل یک کودک فکر کنید
کودکان نوپا خود-آگاه نیستند. خجالتزده نمیشوند. نگران اشتباه کردن نیستند.
لغاتی را که میشنوند تکرار میکنند و حتی اگر در دفعهی اول اشتباه کنند و همه ی آدمهای اطرافشان بخندند، تلاش میکنند از این لغتها استفاده کنند. در حقیقت از نظر آنها بامزه خواهد بود. آنها با استفاده از لغات تجربه کسب میکنند. آنها را در موقعیتی جدید امتحان می کنند تا ببینند مردم چگونه عکسالعمل نشان میدهند. بعضی وقتها درست میگویند، بعضی وقتها اشتباه میکنند. برایشان مهم نیست چون تلاش در تلاش هستند قوانین بازی را متوجه شوند تا بتوانند ملحق شوند.
آنها لغات مختلف را کنار هم میگذارند تا تلاش به توضیح خواسته یا منظور خود کنند. این غالباً به این معناست که از صورت یا زمان اشتباه استفاده می کنند یا لغات را با ترتیب اشتباه قرار میدهند. اما خیلی هم مهم نیست، چون تا وقتی فردی که با وی صحبت میکنند، متوجه منظور شود، پاسخ داده و چیزی را که میخواهند به آنها دهد، خوشحال خواهند بود. آنها به گوشهای نمیروند و ساعتها غصهی اشتباهشان را نمیخورند و از این ناراحت نیستند که الان فرد دیگر فکر می کند آنها احمق هستند.
و از همه مهمتر اینکه آنها کنجکاو هستند. بچهها مدام سعی میکنند تا چیزهای جدید را کشف کنند و لغات جدید را پیدا کنند. اگر هیچکس آن اطراف نباشد، آنها با خود حرف میزنند یا با لغاتی که تا به حال یاد گرفتهاند از خودشان داستان میسازند. آنها همیشه در حال تلاش هستند تا بفهمند که چرا یک لغت در ارتباط با لغتی دیگر است. همچنان که سنشان بیشتر می شود، این را هم میخواهند بدانند که چرا اسم خاصی برای هر چیز گذاشته شده است.
به همین دلیل است که بچههای کم سن از این که احمق یا جاهل به نظر برسند هراسی ندارند. آن ها انتظار دارند که بزرگسالان – افرادی که از قبل برای مدتی طولانی به آن زبان صحبت میکنند – بیشتر از آنان بدانند. اینکه از شخصی که بیشتر از شما میداند درخواست کنید تا چیزی را به شما بیاموزد یا توضیح دهد، عادی است.