در یادگیری زبان تجربه بهترین معلم است
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد بارها بیان کرده است که در در یادگیری زبان تجربه بهترین معلم است . هر شخصی خود می داند به چه روشی بهتر یاد می گیرد و باید همان روش را ادامه دهد. شاید بتوان بسیار مقاله های علمی را بیان کرد که این مطلب را تصدیق می کنند. اما ما امروز به یک تجریه شخصی می پردازیم که با زبانی بسیار ساده این مسئله را تصدیق کند.
در یادگیری زبان، تجربهی یادگیرنده است که نقش آموزگار را دارد یا به عبارت دیگر در یادگیری زبان تجربه بهترین معلم است
باعث خوشوقتی من است که اینجا هستم و با گروهی از معلمین فداکار صحبت میکنم. من از تجربهی خودم برای تشریح اینکه چرا موفقیت در یادگیری زبان به تجربهی یادگیرنده بستگی دارد استفاده خواهم کرد.
بگذارید اول از همه بگویم که من یک یادگیرندهی زبان هستم نه یک معلم. از سن ۱۶ سالگی به یادگیری زبان علاقه داشتهام و در طول زندگیکاری خود بعنوان یک سیاستمدار و کارآفرین، هشت یا نه تا از آنها را یاد گرفتم.
در ۵۵سالگی تصمیم گرفتم که زبان کانتونیز را یاد بگیرم. ماندارین را مطالعه کردهام و میتوانستم کاراکترهای چینی را بخوانم اما نیاز داشتم که تواناییام در درک چگونگی تلفظ کاراکترهای چینی در زبان کانتونیز را بهبود ببخشم. وارد مرحلهی شش ماههی لیسنینگ فشرده شدم. آن زمان بود که پخشکنندهی مینیدیسک را پیدا کردم. برای اولین بار قدرت دستگاههای یادگیری قابل حمل کوچک را که (بعداً) به mp3 players، آیپاد و آیپد تبدیل شدند را تجربه کردم.
برای من این شروع انقلابی در یادگیری زبان بود. بعنوان کسی که زبان ماندارین را از راه گوش دادن به دستگاههای ضبط نوار کاستی یاد گرفته بود، قدرت مینیدیسک، تجربهای جدید و قدرتمند بود که به علاقهی من در یادگیری زبان، جانی دوباره داد. من نه تنها به زبانهایی که یاد میگرفتم گوش میدادم بلکه قادر بودم مصاحبههای عادی و طبیعی رت به زبان انگلیسی برای یادگیرندگان زبان انگلیسی ضبط کنم. عجب! آزمایشگاههای زبان قرار بود که به پرندگان منقرض شدهی دودو بپیوندند.
در ۶۲ سالگی کتابی دربارهی آموزش زبان نوشتم و بالاخص به تجربهی خودم دربارهی یادگیری نه زبان پرداختم. حالا، هشت سال بعد من ۱۳ زبان صحبت میکنم و مشغول کار بر روی دوتای دیگر هستم. به بیانی دیگر در طول این دوره شش زبان بیشتر نیز اضافه کردم.