هیچ وقت برای یادگیری زبان دیر نیست
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد به شما نشان می دهد اگرچه بهترین سن برای یادگیری زبان قبل از ۱۴ سالگی است اما هیچ وقت برای یادگیری زبان دیر نیست.
اما چرا هیچ وقت برای یادگیری زبان دیر نیست ؟
این نسخهای عمومیتر از افسانهی «لهجهی خارجی» است که درمقالهی پیش توضیح داده شد. ریشهی آن در فرضیهی دوران حیاتی Critical Period است که توسط اریک لنبرگ در سال ۱۹۶۷ ارائه شد.
لنبرگ پیشنهاد داد که زبان اول فرد باید پیش از دوران بلوغ یاد گرفته شود (در حدود سنّ ۱۲ سالگی). او ادعا کرد که پس از بلوغ، تغییرات عصبشناختی در مغز باعث میشود که یادگیری کامل یک زبان غیر ممکن باشد. لنبرگ برای حمایت از این ادعا به مثال کودکانی اشاره کرد که دور از دیگران در انزوا نگهداری شده بودند و تا پس از دوران بلوغ هیچگونه تماسی به زبان اول خود نداشتند. چنین بچههایی صرفنظر طول مدت تلاشان برای یادگیری زبان، دائم مرتکب اشتباهات پایهای گرامری میشدند.
حقیقت:
خبرگی در گرامر بیشتر از اینکه به سنّ شروع به یادگیری بستگی داشته باشد مربوط به میزان دریافت ورودیها است.
مثال من را در نظر بگیرید: من در لهستان به دنیا آمدم و در شش سالگی شروع به حضور در کلاسهای انگلیسی کردم. باوجود سنّ پایینم (که از لحاظ نظری باید به من اجازه میداد که خیلی سریع یاد بگیرم)، موفق به یادگیری زبان نشدم. پس از ۹ سال حضور در کلاسها، دانشم از دستور زبان شدیداً محدود بود و همیشه مرتکب هزاران اشتباه میشدم. نهایتاً در سنّ ۱۵ سالگی شروع به صحبت کردنِ جدّی انگلیسی، کتابخوانی، استفاده از نرمافزار تکرار فاصلهدار، بهرهگیری از دیکشنریها و غیره کردم.
بر اساس صحبتهای زبانشناسانی بسیار، من دوران حیاتیام را پشت سر گذاشته بودم، اما حدس بزنید چه شد- من شروع کردم به تحقق پیشرفتی فوقالعاده. سرعت یادگیریام بیشتر از همهی آنچه بود که به عنوان یک کودک یاد گرفته بودم. ظرف ۲ تا ۳ سال موفق شدم بر دستور زبان بومی، تلفظ و واژگان مسلط شوم.
امروز، انگلیسی من به اندازهی یک گویشور بومی خوب است. نوشتارم طبیعی است و اساساً بینقص میباشد. پس از چند روز تمرین صحبت کردن، لهجهام از یک گویشور بومی آمریکایی غیر قابل تشخیص میشود. وقتی این بهار به کالیفرنیا رفتم، افرادی را دیدم که نمیتوانستند باور کنند در آنریکا متولد نشدهام تا وقتی که پاسپورت لهستانیام را به آنها نشان دادم.