چرا محتوا در یادگیری زبان پادشاه است؟

آموزشگاه زبان ایران آکسفورد در یادگیری معنادار یا Meaningful learning بسیار تاکید داشته است. در این نوع یادگیری شما چیزی از زبان را می خوانید که برایتان معنا دار است و انتزاعی نیست. اما چرا محتوا در یادگیری زبان پادشاه است؟ برای اینکه بیشتر با این مفهوم آشنا شوید به تجربه یکی از زبان آموزان در مورد این مسئله توجه کنید.

چرا محتوا در یادگیری زبان پادشاه است؟
چرا محتوا در یادگیری زبان پادشاه است؟

تجربه ای شخصی از این مسئله که چرا محتوا در یادگیری زبان پادشاه است؟

یکی از مهمترین عناصر برای موفقیت در یادگیری زبان، محتوای جالب، جذب‌کننده و پرمعناست. من مشغول کشف دوباره‌ی این حقیقت همزمان با پیشروی در چالش ۹۰ روزه در یادگیری زبان لهستانی هستم. کشف زبان لهستانی واقعی، نقطه‌ی عطف بزرگی در مطالعات من در باب مطالعات لهستان بوده است. محتوایی که آقای پیوتْر[۱] ساخته است، فوق‌العاده می‌باشد، مخصوصاً داستان‌های آغازین. شیوه‌ای که در آن محتوای یکسان از جهت نقطه نظرات متفاوت و در زمان‌های مختلف تکرار می‌شود، جداً در عادت دادن ما به آن زبان مؤثر است. صدای لذتبخش آقای پیوتر و شیوه‌ی روایت ایشان باعث شده همه‌ی این‌ها جالب و جذاب شود. احسنت بر شما پیوتر!

همانطور که پیوتر می‌گوید؛ ما زبان را تقریباً ناخودآگاه فرامی‌گیریم. مطالعه‌ی تعمدی قوانین دستور زبانی مشکل است چراکه تنها یکسری قانون وجود ندارد، قوانین بسیاری هست. قوانین و استثنائات بیشتر و بیشتری وجود دارد و خیلی زود درهم‌آمیختگی بزرگی از دستورالعمل‌های بهم‌ریخته‌ای که درباره‌شان چیزهای خیلی کمی می‌دانستیم، وجود خواهد داشت. چیزی که تجربه‌ی خیلی کمی از آن داشته‌ایم، یک زبان جدید. به نظر می‌رسد بسیاری از دستورات زبانی بر خروجی یا برقراری ارتباط تمرکز می‌کند. بعنوان مثال رویکرد آموزش زبان مسئله- محور که تلاش می‌کند دانش‌آموزان را به بازی در نقش‌های مختلف وا دارد. به نظر می‌رسد که اصل منطقی در اینجا اینست که اگر کسی می‌خواهد فروشنده باشد باید تظاهر به فروشنده بودن کند، در قالب نقش بازی کند و این به آن‌ها کمک می‌کند تا زبان را صحبت کنند. من رویکردی کاملاً متفاوت دارم. من احساس می‌کنم که مهمترین چیز اینست که آن زبان را از طریق محتوای جذاب وارد یادگیرنده کنیم. بدون مقادیر زیاد این ورودی از طریق محتوای مناسب، خیلی سخت خواهد بود که نقش چیزی را بازی کنیم. همچنین هیچ سناریویی که زبان را به آن‌چه یک فروشنده ممکن است بشنود، محدود می‌کند، نمی‌تواند موفق باشد. فروشنده ممکن است با گستره‌ی وسیعی از موقعیت‌های زبانی روبرو شود و لذا پایه‌ی وسیع‌تری از زبان مورد نیاز است.

به محض اینکه مغز شما تا حدودی به زبان جدید عادت کند حالا در موقعیتی به مراتب بهتر برای شروع به برقراری ارتباط هستید. در آن مرحله، دایره واژگان تخصصی مخصوص یا نوع زبانی که برای وظایف مشخص نیاز دارید می‌توانند نسبتاً راحت فرا گرفته شوند.

[۱] الویس پیوتر از محققین و اساتید برجسته‌ی زبان‌های لهستانی و روسی است.